ارتباط فن بیان و هوش اجتماعی کودکان
فن بیان
فن بیان یعنی هم بتوانیم خوب حرف بزنیم و هم حر فهای خوبی بزنیم.خوب حرف بزنیم یعنی بتوانیم با رعایت اصول و قواعد صحبت کنیم و منظورمان را درست به مخاطب برسانیم.حر فهای خوبی بزنیم یعنی حر فهایی بزنیم که متناسب هر شخص،هر مکان و به اقتضای آن شرایط خاص باشد. در واقع فصاحت و زیبایی کلام، ادای صحیح کلمه ها و جمله ها و لحن و آهنگ صدای ما سه عنصر اصلی در فن بیان محسوب می شود.
فن بیان و هوش اجتماعی کودکان
همه ی این مهار تهایی که لازم داریم تا فن بیان و مهارتهای ارتباطی کودک ما بهبود پیدا کند، در گستر ه ی هوش اجتماعی می گنجد.
هوش اجتماعی درواقع دروازه ای بسیار مهم برای ورود موفق فرزندان ما به اجتماع است.
افرادی که هوش اجتماعی بالایی دارند تمام توانایی ذهن و جسم خودشان را برای درک دیگران و رابطه ی مؤثر با آ نها استفاده می کنند؛ یک سخنور عالی و یک شنونده ی عالی می شوند و می توانند با دنیای بزرگتر ارتباط برقرار کنند و دیگران هم در کنار آنها احساس آرامش و راحتی دارند.یک سخنور عالی یعنی اینکه شخص در هر شرایطی و در هر زمانی بتواند به خوبی صحبت کند و روی افراد تأثیر بگذارد. به قولی می تواند آن افراد را متقاعد کند.
5 ویژگی های افراد با هوش اجتماعی بالا
- گوش دادن به دیگران
- درک احساسات خود و دیگران
- داشتن نگرش مثبت به خود و دیگران
- داشتن مهارت کلامی بالا
- خاص بودن و متمایز بودن از دیگران
داستانی پندآموز درباره هوش اجتماعی
تونی بوزان را می شناسید؟
تونی بوزان نویسنده ی کتابهای روانشناسی و مشاور آموزشی است. او می گوید: ” وقتی نوجوان بودم فکر می کردم باهوش بودن، تنها راه مشهور بودن است. به مهمانی ها و مراسم اجتماعی که می رفتم، هوش بالای خود را به رخ دیگران می کشیدم، اشتباهات دیگران را بررسی می کردم، در
بحثها شرکت می کردم و همیشه سعی می کردم ثابت کنم افراد مقابل اشتباه می کنند و حق با من است و با تیپ خوب اما رفتار انعطاف ناپذیرم خودنمایی می کردم.
شنیده بودم که هوش بالا و اندام متناسب، برای موفق شدن کافی است اما از اینکه ناخواسته تعدادی دشمن برای خودم به وجود آورده بودم و اینکه به دلیل شخصیت باهوش، سرسخت و بی نقصم، هیچ دوستی نداشتم، تعجب می کردم.
پدرم کمک کرد تا متوجه شوم پیروز شدن در بحثها، راه رسیدن به موفقیت اجتماعی نیست. یک بار وقتی در یک بحث و مشاجره پیروز شدم اما از لحاظ اجتماعی شکست خورده بودم، پدرم یک قطعه شعر کوتاه به من داد و گفت کمکم می کند تا بتوانم آگاهی اجتماعی ام را ارتقاء دهم.
شعری که پدرم به من داد این بود:
در این مکان، جسم بی جانِ جاناتان گری آرمیده است.
که برای دفاع از حق خود جان باخت
تا زمانی که زنده بود، کاملاً حق با او بود
اما طوری مُرد که انگار هیچ وقت حق با او نبوده است
افرادی که از لحاظ اجتماعی از من بهتر بودند را بررسی کردم، متوجه شدم آنها کارهایی را انجام می دهند که برای من بسیار ناآشناست و دقیقاً مخالف چیزی است که من در مدرسه به عنوان رفتار قابل قبول آموخته بودم.
محبوب ترین آدم ها
محبوبترین آدمها و خو شحال ترین افراد کسانی بودند که همیشه لبخند می زدند و می خندیدند و جوک تعریف می کردند؛ کاری که من اصلاً بلد نبودم.آ نها به راحتی احساسات خود را ابراز می کردند، رک بودند، به دیگران کمک می کردند و رعایت حال دیگران را می کردند و سعی داشتند از بحث و مشاجره دوری کنند.
برای من که در سنین نوجوانی بودم، سخت تر از همه این بود که این افراد آرامش و اعتمادبه نفس بیشتری دارند و در برقراری روابط عاشقانه موفق تر هستند. خوشبختانه همه چیز برای من روشن شد. بهره ی هوشی و عضلات بدنم، تنها تواناییهای من نبودند که به تقویت نیاز داشتند. اگر می خواستم از لحاظ اجتماعی تبدیل به فرد موفقی شوم باید به مهارت درک دیگران، ارتباط میان فردی و مهارت هوش اجتماعی که از مهار تهای مهم و حیاتی می باشند، توجه می کردم. برای دوام آوردن در گیرودار روابط اجتماعی و زندگی روزانه باید ریزه کار ی های این هوش شگفت انگیز را فهمید و خوب یاد گرفت که تأثیر بسیار مثبت و مستقیمی روی سلامت فیزیکی و موفقیت های مالی شما دارد.